Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-27@21:24:47 GMT

در دیدار بین بنی‌صدر و سفیر عراق چه گذشت؟

تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۹۴۳۶۶

در دیدار بین بنی‌صدر و سفیر عراق چه گذشت؟

در زمان ریاست جمهوری بنی‌صدر و ریاست وی بر شورای انقلاب و دولت شورای انقلاب، انتقادات زیادی در زمینه دیپلماسی به قطب‌زاده (وزیر امور خارجه) وارد شد که بسیاری از آنها در ارتباط با اختلافات ایران و عراق و جنگ تحمیلی است.

به گزارش ایسنا، در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا آغاز جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ازیک‌طرف، تحت تأثیر شرایط بحرانی و بی‌ثباتی سیاسی حاکم بر جامعه قرار داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از سوی دیگر، به دلیل ماهیت تجدیدنظرطلبانه انقلاب اسلامی، یک نوع سردرگمی و آشفتگی تصمیم‌گیری و اجرا بر کارگزاران سیاست خارجی کشور در روابط خارجی حاکم شده بود.

اختلافات فکری و سیاسی کارگزاران دولت موقت با شورای انقلاب و بینش و منش رهبر انقلاب نیز افزون بر مسائل و معضلات یادشده بود. در این شرایط، رقبای منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ نیز با احساس خطر جدی از بازتاب‌های انقلاب اسلامی در صدد مقابله با آن بودند.

 تسخیر سفارت آمریکا در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، بحران مهمی را در تعاملات دیپلماتیک جمهوری اسلامی به وجود آورد و باعث شد دشمنان و رقبای نظام انقلابی ایران برای ضربه زدن به آن، به حمایت از ماجراجویی‌های صدام و رژیم بعث عراق بپردازند.

این مقاله، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از مقطع پیروزی انقلاب اسلامی تا وقوع جنگ تحمیلی مورد بررسی قرار می‌دهد. بر این اساس کوشش می‌شود، جایگاه و کارکرد دستگاه دیپلماسی کشور با توجه به تمهیدات روزافزون عراق برای آغاز جنگ با ایران مورد بررسی قرار گیرد.

پرسش اصلی مقاله عبارت است از این‌که عملکرد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در دوره تمهید و زمینه‌سازی عراق برای آغاز جنگ چگونه بود؟

سیاست خارجی و دیپلماسی دولت شورای انقلاب

پس از پذیرش استعفای مهندس بازرگان، امام خمینی طی حکمی در ۱۵ آبان ۱۳۵۸، ضمن قدردانی از زحمات و تلاش‌های مهندس بازرگان و دولتش، شورای انقلاب را مسئول ادامه مأموریت‌های اجرایی دولت بازرگان کرد.

پس‌ازاین فرمان تا تشکیل دولت رجایی در مرداد ۱۳۵۹، شورای انقلاب اداره قوای مقننه و مجریه را به‌صورت توأمان بر عهده گرفت.

در این دوره نیز مسیر سیاست خارجی و دیپلماسی تا حدودی متفاوت‌تر از دیدگاه‌های رهبری انقلاب و گفتمان انقلابی ادامه یافت. بنی‌صدر فرصتی برای معرفی سیاست خارجی و دیپلماسی موردنظر خود پیدا نکرد و توجه خود را به انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری معطوف کرد که در بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد و او به‌عنوان رئیس‌جمهور کشور انتخاب شد.

از اول اسفند ۱۳۵۸ بنا به توصیه امام خمینی، به‌منظور تمرکز بیشتر امور اجرایی و قانون‌گذاری، ریاست شورای انقلاب و ریاست دولت شورای انقلاب نیز بر عهده بنی‌صدر (رئیس‌جمهور) گذاشته شد.

مواضع نسنجیده قطب‌زاده

در زمان ریاست جمهوری بنی‌صدر و ریاست وی بر شورای انقلاب و دولت شورای انقلاب، انتقادات زیادی در زمینه دیپلماسی به قطب‌زاده (وزیر امور خارجه) وارد شد که بسیاری از آنها در ارتباط با اختلافات ایران و عراق و جنگ تحمیلی است.

ناآشنایی با اصول دیپلماتیک و انتخاب لحن تند و احساساتی در برخورد با کشورهای عربی یکی ازجمله ایراداتی است که بر وی وارد است.

او در اولین اقدام خود به چندین کشور عربی و اسلامی سفر کرد. قطب‌زاده در سفر به سوریه و تحت تأثیر استقبال گرمی که از وی در این کشور و در جریان زیارت زینبیه صورت گرفت، سخنان تندی در خصوص عراق ایراد کرد که با توجه به تنش حاکم بر روابط دو کشور، ناشیانه و غیرمتعارف بود. ضمن اینکه هدف و منظور خاصی از انجام این سفرها تعقیب نمی‌شد.

ایراد دیگری که بر وی وارد بود؛ موضع‌گیری درباره قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر در اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در اسلام‌آباد بود. وی در این اجلاس، پیشنهاد کرد یک ‌بند به گزارش اجلاس در خصوص محکومیت قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر افزوده شود. وی این قرارداد را مطرود خواند که خوشبختانه با تلاش کارشناسان هیئت ایرانی، این اقدام از حالت رسمیت خارج شد.

قطب‌زاده و بنی‌صدر به‌جای تلاش برای کاهش بحران در روابط ایران و عراق، با اظهارات تحریک‌کننده خود، آن را شدت بخشیدند. بایستی در نظر داشت که شرایط عراق با ایران متفاوت بود و ایران در شرایط آسیب‌پذیری قرار داشت.

قطب‌زاده در نشست اضطراری سازمان کنفرانس اسلامی در ژنو نیز که برای بررسی اشغال افغانستان از طرف شوروی تشکیل‌ شده بود، می‌بایستی پیام و دیدگاه جمهوری اسلامی ایران را که مخالفت با اشغال و لزوم اتحاد و مقاومت گروه‌های افغانی در برابر اشغالگران بود ابلاغ می‌کرد؛ درحالی‌که چنین نشد و وی با گروه‌های افغانی رفتار خشن و تحقیرآمیزی داشت. سیاستی که هیچ مطابقتی با رویکرد جمهوری اسلامی ایران نداشت.

نسبت به شوروی نیز بر سر قضیه اشغال افغانستان واکنش تندی از خود نشان داد که در تیره‌تر شدن روابط ایران و شوروی تأثیر زیادی داشت.

اقدام دیگر قطب‌زاده در رابطه با عهدنامه مودت ۱۹۲۱ ایران و شوروی بود. ابراهیم یزدی در صدد برآمده بود که فصول ۵ و ۶ آن را لغو کند که فرصتی برای انجام آن نیافت، اما قطب‌زاده با نگارش نامه تندی به گرومیکو، وزیر خارجه وقت شوروی، به جای تجدیدنظر در عهدنامه، خواستار ابطال کل آن شد. وی در این زمینه یادداشتی نیز به دبیر کل وقت سازمان ملل ارسال کرد.

شایان‌ذکر است که دلیل لحن تند قطب‌زاده در نامه به گرومیکو ناشی از ضدیت وی با نظام سوسیالیسم و گرایش وی به تفکر لیبرالیسم و نظام حاکم بر جهان غرب بوده است.

قطب‌زاده و بنی‌صدر به‌جای تلاش برای کاهش بحران در روابط ایران و عراق، با اظهارات تحریک‌کننده خود، آن را شدت بخشیدند. بایستی در نظر داشت که شرایط عراق با ایران متفاوت بود و ایران در شرایط آسیب‌پذیری قرار داشت.

بنی‌صدر در سخنانی که در اول فروردین ۱۳۵۹ به‌عنوان سخنران قبل از خطبه‌های نماز در بهشت‌زهرا ایراد کرد؛ نشان می‌داد که تشدید خصومت، جای دیپلماسی نشسته است. وی گفت:

«سفیر عراق یک‌بار پیش من آمد، به او گفتم به رئیس خودت بگو که اگر فکر کنید تیر و تفنگ دشمن، ما را ناراحت می‌کند، ابداً؛ چون این‌ها برای ما مثال نقل‌ونبات می‌باشد و هیچ ناراحت نیستیم. ما در مورد اینکه شما دست تان را از وطن ما کوتاه بکنید مذاکره نمی‌کنیم... ملت برادر ما عراق هم بداند همان‌طور که ما می‌توانیم نماینده ابرقدرت آمریکا را بیرون کنیم، می‌توانیم با توطئه‌های بین‌المللی هم مبارزه کنیم. آن‌ها هم می‌توانند این کار را بکنند و زودتر کلک صدام حسین را بکنند.»

زمانی که مقامات عراقی شروطی را همچون خروج بی‌قیدوشرط از سه جزیره، بازگرداندن وضعیت اروند به شرایط قبل از معاهده ۱۹۷۵ و به رسمیت شناختن عرب بودن مردم خوزستان و عنوان عربستان برای آن استان را برای پایان دادن به مخاصمه با ایران مطرح کردند؛ قطب‌زاده در اقدامی تلافی‌جویانه که حاکی از انفعال و بی‌برنامگی بود؛ سه شرط را برای حل اختلافات با عراق مطرح کرد:

نابودی رژیم صدام حسین

پیوستن عراق به کشورهای ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی

آزادی تمام زندانیان سیاسی عراق و مردم این کشور و در رأس آن‌ها آیت‌الله صدر

قطب‌زاده اعلام کرد تا حصول شروط مذکور از پای نخواهد نشست.

درحالی‌که وزارت امور خارجه می‌توانست با مستندسازی اقدامات غیرقانونی و ضدصلح عراق در مجامع بین‌المللی، طرح دعوا کند و از آن برای جلوگیری از جنگ و احقاق حقوق ایران استفاده کند و با موضوعات اساسی به‌صورت عامیانه برخورد نکند، این نوع نگرش و مواجهه با موضوعات مورد اختلاف ایران و عراق؛ کم‌وبیش تا آغاز جنگ ادامه پیدا کرد.

علی‌اکبر ولایتی، وزیر خارجه اسبق ایران، عمده‌ترین علت عدم توفیق وزارت امور خارجه در این دوره را، علاوه بر مسائل ناشی از تغییر نظام شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی و ویژگی‌های دوره گذار، عدم درک صحیح دیدگاه‌های امام خمینی از سوی تصمیم گیران و مجریان سیاست خارجی در دولت موقت و دولت شورای انقلاب می‌داند.

ارتباط با سازمان‌های بین‌المللی

جمهوری اسلامی ایران در آستانه آغاز جنگ، به‌جز ارتباط محدود با جنبش عدم تعهد که آن‌هم صرفاً عضویت در آن بود، با سازمان‌های دیگر رابطه قابل‌توجه و مؤثری نداشت و نتوانست از توان بالقوه آن سازمان‌ها برای پیش‌گیری از جنگ استفاده کند.

در اسناد سازمان ملل متحد در مورد جنگ ایران و عراق، اسنادی که نشان‌دهنده دیپلماسی ایرانی در رابطه با سازمان ملل در اعتراض به تجاوزات مکرر عراق در دوره تمهید جنگ باشد، کمتر به چشم می‌خورد و در مقایسه با دیپلماسی فعال عراق بسیار ناچیز است.

عراق از خلأ ناشی از عدم حضور دیپلماسی ایرانی بهره‌برداری کرد. مثلاً، وزیر امور خارجه عراق، نامه‌های گوناگونی به دبیرکل سازمان ملل نوشت و در مورد جزایر ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک به نمایندگی از اعراب حوزه خلیج‌فارس ادعای مالکیت کرد و حاکمیت ایران بر قلمرو خودش را تصرف و اشغال غیرقانونی قلمداد کرد.

نکته مهم‌تر این است که نامه‌های وزیر امور خارجه ایران به دبیر کل سازمان ملل نیز غالباً از موضع انفعال و تدافعی و در پاسخ به ادعاهای طرح‌شده از سوی عراق بوده است.

وزارت خارجه عراق در ایام منتهی به آغاز جنگ، نامه‌ای به هشت شخصیت جهانی، سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای ارسال کرد: دبیرکل سازمان ملل متحد، رئیس ششمین کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد؛ فیدل کاسترو، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب، سازمان وحدت آفریقا، بازار مشترک اروپا، سازمان جنوب شرقی آسیا و سازمان کشورهای قاره آمریکا.

دولت عراق با فعالیت‌های وسیع دیپلماتیک گذشته، از ارسال این نامه‌ها و ادعای تجاوزات از سوی ایران نسبت به قلمرو عراق، افکار عمومی را برای حمله قریب‌الوقوع خود آماده می‌کرد.

نتیجه‌گیری

یکی از پیامدهای زیان‌بار بی‌تجربگی و بی‌تدبیری حاکم بر وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در مقطع زمانی منتهی به آغاز جنگ عراق با ایران، عدم درک، پیش‌بینی و یارگیری از کشورهای دوست، کم کردن آسیب‌های احتمالی، در صورت وقوع جنگ بود.برخی از نشانه‌های عدم درک درست تحولات روابط ایران و عراق را می‌توان در لغو قراردادهای خرید تسلیحات و عدم پیگیری تعهدات کشورهای خارجی بر اساس قراردادهایشان با حکومت پهلوی؛ بی‌تجربگی گردانندگان دستگاه دیپلماسی و اظهارات به دور از منطق دیپلماسی آنان؛ ضعف نظارت و پشتیبانی امنیتی از ساختار سیاست خارجی؛ تعارض با نظریات رهبر انقلاب و نیروهای انقلابی و بی‌توجهی به الزامات شرایط انقلابی کشور، تعارض و دوگانگی در سیاست خارجی اعمالی، عدم ارتباط و پیوند بین سیاست‌های دفاعی و نظامی با دیپلماسی کشور و مواردی از این قبیل دانست.

خلأ نظری در مورد تعریف منافع ملی و مصالح اسلامی در ادبیات اسلامی نیز معضل و کاستی دیگری بود که بر ضعف دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی می‌افزود.

در یک تحلیل کلی و نتیجه‌گیری از شرایط ذکرشده می‌توان گفت؛ عراقی‌ها با کنار هم چیدن این رفتارها و کاستی‌ها، به این نتیجه رسیدند که از سوی ایران هیچ‌گونه واکنشی که مانع از آغاز جنگ و اشغال مناطقی از ایران باشد؛ صادر نخواهد شد و این موضوع، عزم دولتمردان عراقی را در حمله به ایران جدی‌تر کرد.

منبع:

فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق؛ پژوهشنامه دفاع مقدس (شماره ۳)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، صفحات ۱۱۵، ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰، ۱۲۳، ۱۲۴

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: هفته دفاع مقدس جنگ تحمیلی دولت موقت عراق سیاست خارجی شهادت امام رضا ع هفته دفاع مقدس امام رضا ع شهادت ترانه میراث فرهنگی جلال آل احمد عزت الله انتظامي شهادت امام رضا ع هفته دفاع مقدس امام رضا ع شهادت جمهوری اسلامی ایران دولت شورای انقلاب دستگاه دیپلماسی وزیر امور خارجه شورای انقلاب انقلاب اسلامی روابط ایران سیاست خارجی ایران و عراق قطب زاده سازمان ملل جنگ تحمیلی سازمان ها آغاز جنگ بنی صدر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۹۴۳۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • هیولای کنکور را با افتخار برپا کردیم!/دیپلماسی را نادیده نگیریم/كريدور عراق-اردوغان- اروپا
  • رایزنی سفیر ایران در ترکیه با یکی از مقامات سازمان همکاری اسلامی
  • شعار سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران پیام‌های مهمی دربر دارد/ پنجره‌ای گشوده به تمدن ایران زمین
  • هوشمندی ایران در از سرگیری سوآپ گاز ترکمنستان، تمدید صادرات گاز عراق و تکمیل خط لوله صلح
  • «کمیته تماس منطقه‌ای» درباره افغانستان؛ قطار پیشرفت روندی که آغاز شده است
  • ابتکار «کمیته تماس منطقه‌ای درباره افغانستان»؛ قطار پیشرفت روندی که آغاز شده است
  • توسعه همکاری های بانکی ایران و افغانستان
  • تعامل فراکسیون دیپلماسی فرهنگی مجلس و مدیران نمایشگاه کتاب ضروری است
  • رایزنی معاون اقتصادی نخست‌وزیر طالبان با کاظمی قمی